تحقق روانشناسی اسلامی از جنس تأسیس خواهد بود
خسرو باقری استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران در چهارمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با موضوع «روان شناسی اسلامی»، اظهار کرد: روانشناسی اسلامی اگر بخواهد به نحوی تحقق پیدا کند باید دو قسمت داشته باشد؛ یک قسمت مبنایی و مفروضات اساسی است که میتوان انتظار داشت از دیدگاه اسلامی به دست بیایید ولی در قسمت دوم باید با تکیه بر تصویر تحقیق تجربی خود را انجام دهیم و روانشناسی را بسازد.
وی افزود: روانشناسی اسلامی اگر بخواهد تحقق پیدا کند از جنس تاسیس خواهد بود ولی مثل بقیه روانشانسی ها که زیرساخت فلسفی و زیر ساخت مبنایی دارند طبیعتا وامی است که روانشناس از یک نگرش و فرضیات خاصی دریافت میکند و با تکیه بر آن و با الهام گرفتن از آن فرضیه پردازی می کند و سپس فرضیه ها را باید در عرصه تجربی آزموده شود و یافته هایی به دست بیاید.
باقری با بیان اینکه روانشناسی اسلامی، نباید اختصاص به مسلمانان داشته باشد بلکه باید روان تمامی انسانها را مورد مطالعه قرار دهد، تاکید کرد: روانشناسی اسلامی باید قابلیت آن را داشته باشد که همه انسان ها از جمله مومن و مشترک را مورد مطالعه قرار دهد و به تقسیم بندی های جنسی و سنی اختصاص نداشته باشد.
وی گفت: قسمت هایی از روانشناسی که بخواهد در عرصههای کاربردی و درمان و .. مورد استفاده قرار گیرد باید گستره وسیعی داشته باشد و برای همه انسانهایی که با مشکلات روانی مواجه هستند چاره سازی کند؛ به عبارتی مراجعان یک روان درمانگر اسلامی، مومنانی که به باورهای اولیه همچون خدا و آخرت اعتقاد دارد نخواهند بود.
وی گفت: ما برای مراجعهکنندگان دو دسته برنامه داریم برای کسانی که ایمان به خدا دارند که براساس اعتقاداتی که دارند میتوانیم روشهای درمانی خود را برای آنها به کار گیریم، دسته دوم کسانی هستند که انسان عاقل هستند و بر اساس این وضعیت باید سازماندهی را برای آنها ایجاد کنیم.
باقری ادامه داد: وقتی در آیات قرآن دوزخیان از احوالات خود سخن می گویند: «لَو کُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما کُنّا فی أَصحابِ السَّعیرِ: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم» بحث این است که انسان عاقل هیچگاه اهل آتش نخواهد شد بلکه آدم ابله در مسیری حرکت میکند که گرفتار این مسائل میشود.
عقل؛ سرمایه مشترکی برای همه انسانها
وی با بیان اینکه عقل سرمایه مشترکی برای انسانهاست که بر پایه آن یکدیگر را متقاعد میکنند، افزود: عقل با تحلیل و استدلال به کمک انسان ها میآید تا کارهای مضر و مفید را تشخیص دهند و در آیهای دیگر به آن صحه گذاشته است.
باقری ادامه داد: در حدیث معروف «إِنَّ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَیْنِ» ذکر شده که خداوند برای مردم دو حجت ظاهری و باطنی قرار داده که حجت ظاهری انبیا و رسول و حجت باطنی عقول هستند.
استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران ادامه داد: در روانشناسی اسلامی برداشت این است که روانشناسی باید بر اساس مفاهیم دینی همچون توکل، خدا و ... صحبت کند در صورتی که این یکی از شاخه های کارکردی علوم انسانی میتواند باشد.
باقری تاکید کرد: مطالعه نفس مشکل است و علم النفس میتواند به عنوان بحثی فلسفی مطرح شود اما اگر بخواهد رغیب روانشناسی باشد باید این مشکلات را در برابر خود دارد ولی روانشناسی علمی تجربی است که از طریق برخورد با پدیده های قابل مطالعه تجربی را مطالعه میکند.
وی ادامه داد: فطرت موضوع راهگشایی نیست چون مفهوم مبهمی در قرآن دارد به همین دلیل تبیینهایی که افراد از فطرت کردهاند بسیار متفاوت است و تبین های حداکثری داریم مثل شهید مطهری که می خواهد به همه ابعاد گسترده در وجود انسان به عنوان فطریات از آن یاد می کند.
این استاد دانشگاه گفت: برخی معتقدند که انسان، مدنی بالطبع است و برخی دیگر از علما و اندیشمندان مسلمان اجتماعی بودن را از ضروریات عنوان میکنند.
وی با بیان اینکه گسترش مفهوم فطرت که به همه عرصه های وجودی انسان میپردازد مسیر پرتلاطم و چالش برانگیز دارد، افزود: برداشت من این است که در قرآن به فطرت به عنوان یک اصطلاح اشاره میکند همانطور که در آیه «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» به رابطه بین انسان و خدا اشاره دارد.
باقری اضافه کرد: عمل یک مفهوم مفیدی است که در مفاهیم اسلامی امکان مطالعه تجربی را فراهم می آورد و می تواند نتایج خوبی داشته باشد به این دلیل که جایگاه عمل در قرآن روشن است زیرا به لحاظ کمی و کیفی یک مفهوم کلیدی در قرآن به شمار میآید و به لحاظ کمی نیز به وفور کلمه انسان در قرآن بکارگرفته شده است.
وی در پایان سخنانش گفت: به لحاظ کیفی مفهوم عمل مفهوم و جایگاه بسیار بالا و وزن سنگینی دارد؛ اول اینکه مفهومی است فراگیر نسبت به همه انسان ها و همه انسانها را در بر میگیرد و بُعد دیگر این است که عمل انسان برای او هویتساز است و لذا بهشت و جهنم ظاهرا تجسم اعمال انسان است.